پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۴

در وبینار «نگاهی به شخصیت شهرها» مطرح شد؛

روان‌شناسی مکان‌ها، حلقه‌ای حیاتی و گمشده در اندیشه شهری است/ آیا شهرها، شخصیت دارند؟

وبینار شخصیت شهرها

استادیار ارشد دانشگاه مینه‌سوتا در وبینار «نگاهی به شخصیت شهرها»، بیان کرد: روانشناسی مکان‌ها، حلقه‌ای حیاتی و گمشده در اندیشه شهری است. هرچقدر درک ما از این قضیه بیشتر باشد، می‌توانیم شهرهایی بهتر و هماهنگ‌تر با احساسات و نیازهای عمیق انسانی بسازیم.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور،  سومین وبینار از سلسله وبینارهای «شهرها و جوامع پایدار؛ کتابخانه‌های عمومی به‌عنوان سازندگان اجتماع» با موضوع «نگاهی به شخصیت شهرها»، چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ با سخنرانی تام بوراپ؛ استادیار ارشد دانشگاه مینه‌سوتا و لیلی سیفی؛ دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه بیرجند، به‌عنوان دبیر جلسه، در فضای اسکای‌روم برگزار شد.

تام بوراپ در ابتدا، ضمن قدردانی از حضور مهدی نیلی‌پور؛ مترجم کتاب «قدرت فرهنگ در برنامه‌ریزی شهری» به زبان فارسی، گفت: این کتاب می‌تواند به تنوع انسانی و چگونگی درک بهتر راه‌های مختلف همزیستی، کمک کند.  

وی در ادامه با طرح چند سوال، بیان کرد: نخستین سوال این است که «آیا شهرها، شخصیت دارند؟ آن‌ها سالم یا ناسالم و ناهنجار هستند؟». سوال دیگر این است که «آیا شهرها هویت خودشان را پیدا می‌کنند یا آن را می‌سازند؟». سوال سوم این است که «چه کسی هویت شهر را شکل می‌دهد و در نتیجه، شخصیت شهر را تعیین می‌کند؟». سوال بعدی این است که «آیا می‌توان شهرها را به‌گونه‌ای ساخت که حس خانه را داشته باشند؟» و در پایان اینکه «آیا راه‌هایی برای درمان شخصیت‌های ناسالم شهر وجود دارد؟».

استادیار ارشد دانشگاه مینه‌سوتا با بیان ایده «روانشناسی و شهر»، توضیح داد: شهرها می‌توانند دارای یک فرایند روانشناختی دوسویه باشند. هم شهر می‌تواند بر ذهن ما تأثیر بگذارد و هم وضعیت ذهنی و عاطفی ما می‌تواند بر شهر تأثیر بگذارد. بنابراین، قدرتی که ما در شکل‌گیری شهرها داریم و اینکه این توانایی را داریم که شهرها را شکل بدهیم، به‌طوری‌که بتوانند در زندگی و وضعیت ذهنی ما تأثیرگذار باشند، شایان توجه است.

تام بوراپ، با اشاره به ایده مطرح‌شده از سوی وینستون چرچیل، افزود: او بعد از جنگ جهانی دوم مطرح کرد که ما ساختمان‌های خود را شکل می‌دهیم و پس از آن، آن‌ها ما را شکل می‌دهند. بنابراین، موضوع این است که ما چه کسی هستیم و پس از آن، آن‌ها ما را شکل می‌دهند.

وی در بخش دیگری از سخنانش در این جلسه، گفت: برخی نویسندگان در زمینه بحث «روانشناسی و شهر» معتقد هستند که روانشناسی مکان‌ها، حلقه‌ای حیاتی و گمشده در اندیشه شهری است و می‌تواند به ما کمک کند تا شهرهایی بهتر و هماهنگ‌تر بسازیم. هرچقدر درک ما از این قضیه بیشتر باشد، می‌توانیم شهرهایی بهتر و هماهنگ‌تر با احساسات و نیازهای عمیق انسانی بسازیم. میندی فولی‌لاو، نویسنده و روانپزشک اجتماعی است که در حوزه شهرها و موضوعاتی همچون جابجایی سلامت روان شهری و آگاهی جمعی مطالعه می‌کند و پیامدهای روانشناختی که نوسازی شهری دارد را بررسی می‌کند. او خواستار شکل‌گیری سنت جدید نوسازی شهری آگاهانه از منظر زیستی، روانی و اجتماعی است؛ سنتی که می‌تواند در پی تقویت و پرورش جوامع و فضاهای اجتماعی مثبت باشد تا از سلامت روانی کسانی که قربانیان پیشرفت قلمداد می‌شوند، محافظت کند. خوشحالم که من هم در همین مسیر حرکت و فعالیت می‌کنم.  

استادیار ارشد دانشگاه مینه‌سوتا در ادامه، بیان کرد: پرسشی که دوباره اینجا مطرح می‌شود این است که آیا شهرها شخصیت دارند؟ آیا آن‌ها سالم و شاد هستند؟ و اینکه چطور ما می‌توانیم کمک کنیم که یک شهر سالم داشته باشیم؟ درباره شخصیت شهرها، براساس تجربه و سفرهای خیلی زیادی که به شهرهای مختلف داشتم، به نتایجی رسیدم. یکی از آن‌ها این است که شهرها می‌توانند عزت‌نفس بالا یا پایینی داشته باشند. مورد بعدی که شخصا مشاهده و تجربه کردم، این بود که برخی از شهرها، رها شده یا طرد شده هستند. این رها شدن، ممکن است توسط کارخانه‌های بزرگ یا نهادهای بزرگی صورت گرفته باشد. برخی هم در جستجوی نجات‌دهنده هستند که این نجات‌دهنده می‌تواند یک کارخانه جدید و یا شخصی از بیرون شهر باشد. بعضی شهرها ممکن است احساس شکست‌خوردگی داشته باشند که شاید دلیل آن، عزت نفس پایین و یا فقدان قدرت و توانایی شهرها باشد.

وی افزود: در این سفرها، شهرهایی نیز مشاهده کردم که بسیار دلپذیر و پرورش‌دهنده و مراقب بودند. برخی شهرها، وضعیتی بسیار باز و گشوده نسبت به امکانات داشتند و بعضی دیگر هم در نقطه مقابل، بسیار بسته و محدود بودند. برخی شهرها، دارای یک روحیه کاملا مستقل هستند و در مقابل، برخی شهرها نیز کاملا وابسته هستند و نیاز دارند تا دیگران مشکل آن‌ها را حل کنند. همچنین برخی جوامع، تاب‌آور و خوشبین هستند. در نهایت اینکه، برخی شهرها و جوامع، دوشخصیتی و سردرگم هستند و مطمئن نیستند که دنبال چه چیزی هستند. این سردرگمی و دوشخصیتی‌بودن، به‌ویژه ممکن است در شهرهای بزرگ و یا در سطح منطقه‌ای رخ دهد.

تام بوراپ، همچنین با طرح این پرسش که «شخصیت سالم چیست؟»، گفت: برخی جوامع یا شهرها، در اثر یک سری تروما یا آسیب روانی که در اثر شوک ناشی از بلایای طبیعی، استرس ناشی از نابرابری‌های اقتصادی یا رکود اقتصادی، وحشت و اندوه ناشی از خشونت، تنش ناشی از شکاف‌های قومی و نژادی، بی‌اعتمادی ناشی از شکست‌های مزمن و فساد و یا برنامه‌های نوسازی که به تخریب و حذف شهری منجر می‌شوند، دچار مشکلاتی هستند. مثلا آتش‌سوزی کالیفرنیا در چندی قبل که موجب تروما شده است. موارد زیادی وجود دارد که جوامع، تروما را درک و حس کرده‌اند.

استادیار ارشد دانشگاه مینه‌سوتا، با اشاره به یک تجربه موردی در هاوانا در کشور کوبا، افزود: مردم کوبا، مردمی مصمم و عاشق فرهنگ هستند و درک خوبی از تاریخ خود دارند، اما هاوانا، شهری در حال فروپاشی است. هنرمندان خیلی می‌توانند به ما در درک شهرها کمک کنند و ما باید به این شهر، از دید هنرمندان نگاه کنیم.

وی در بخش دیگری از این وبینار تخصصی، بیان کرد: می‌خواهیم ایده یا ساخت هویت و معنا برای شکل دادن به شخصیت شهرها را بیشتر بررسی کنیم. می‌خواهیم ببنیم که مردم چطور در جستجوی هویت هستند. در اینجا سه شهر قدیمی مونترال از کانادا، مارسی از فرانسه و فیلادلفیا از آمریکا را بررسی می‌کنیم. افراد زیادی، به دنبال افزودن لایه‌هایی از فرهنگ‌های بومی به انسانیت خود هستند. می‌بینیم که چطور شهرها در گذر زمان، می‌توانند در لایه‌های فرهنگی، شخصیت‌های جدیدی را به خودشان بگیرند.

تام بوراپ همچنین گفت: شهرها می‌توانند بیانگر این باشند که ما چه هستیم و چه چیزی برای ما مهم است.

بخش پایانی این وبینار تخصصی، به پرسش و پاسخ در ارتباط با موضوع شخصیت شهرها اختصاص داشت.

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
2 + 15 =