دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۱

در نشست نقد کتاب «خبرنگار غیراعزامی» عنوان شد؛

این کتاب، راوی بحران در دل بحران است

نشست نقد و بررسی خبرنگار غیراعزامی

نویسنده کتاب در این نشست گفت: برای تدوین محتوا با مرتضی قاضی کار کردم، از هادی معصومی درباره اطلاعات مربوط به مسائل منطقه نظرخواهی کردم که ۱۸۶ مورد را کامنت گذاشت و آنها را اصلاح کردم و احمد دهقان هم برای نثر کتاب کمک کرد؛ بنابراین تیم پشتیبانی کتاب خیلی قوی بود و وجه تمایز کتاب هم نظارت و راهنمایی این تیم مهم و حرفه‌ای است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور؛ شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه، همزمان با آخرین روز سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نشست نقد کتاب «خبرنگار غیراعزامی» با حضور مرتضی قاضی و سجاد محقق و به دبیری سورنا جوکار در غرفه اصلی نهاد برگزار شد.

در ابتدا سورنا جوکار، شاعر و کارشناس کتاب، به شرح و نظر درباره کتاب پرداخت و گفت: این اثر با موضوع محاصره سه‌سال و نیمه منطقه فوعه و کفریا توسط داعش، کتاب بسیار جذابی است و راوی داستان، جمیل الشیخ، خبرنگار سوری شبکه العالم است که به قلم سجاد محقق نگاشته شده است. البته طرح جلد اول کتاب تغییر کرده که نسبت به جلد جدید آن جذاب‌تر بود.
 

این کتاب، راوی بحران در دل بحران است

سپس؛ سجاد محقق، خبرنگار، پژوهشگر و نویسنده کتاب با اشاره به اینکه جمیل الشیخ، تنها خبرنگاری است که موقع محاصره و نزدیک به چهارماه در منطقه فوعه و کفریا بوده، افزود: من در سال ۹۹، مجموعا ۵۴ ساعت با او در سوریه گفت‌وگو کردم. او در ایران تحصیل می‌کرد و پس از اینکه برای روز مادر برمی گردد، گرفتار محاصره می‌شود و بخش اصلی کتاب هم همین قسمت است. این کتاب به ایران از چشم سوری‌ها و رسم و رسوم سوری‌ها هم می‌پردازد. او که اتفاقا خبرنگار شبکه العالم بوده، تنها راوی منطقه در آن شرایط بحرانی می‌شود و از شبکه‌های مختلف غربی و غیرغربی هم از او درخواست همکاری داشتند ولی او به خاطر تعصب پدرش به ایران، به العالم وفادار می‌ماند.

وی خاطرنشان کرد: به اعتقاد من، رسانه‌های مکتوب در هر حالتی همچنان مورد اعتمادترین رسانه‌ها هستند و شبکه‌های اجتماعی همان‌گونه که به سرعت خبر می‌زنند، به همان سرعت هم فراموش می‌شوند. درباره جبهه النصره که ابومحمد الجولانی سرکرده‌اش بوده و الآن که سوریه به دست او افتاده می‌توان بر اساس محتوای کتاب، شرایط را مقایسه کرد بنابراین، کتاب همچنان ارزش خود را دارد و اهمیتش با آمدن رسانه‌های دیگر کم نمی‌شود. میل به نوشتن بسیار جذاب است و با آقای مرتضی قاضی در مراحل تدوین مطرح می‌کردم که دوست داشتم در این لحظه، این اتفاق می‌افتاد یا جمیل چنین می‌گفت یا جمیل و خیلی‌ها این کار را می‌کردند. کار سخت من، گفت‌وگو هایم بود. جمیل، فارسی ناقصی می‌دانست‌ و دوست داشتم او چیزهای بیشتری و بهتری می‌گفت ولی هیچ دخالتی در کار نبردم و معتقدم نقل و قول مستند را نباید دست زد. در این کتاب، حجم اطلاعات به قدری زیاد بود که می‌ترسیدم به موافقت ناشر نرسد ولی برعکس شد.

محقق همچنین درباره وضعیت کنونی جمیل الشیخ توضیح داد و تصریح کرد: با جمیل همچنان ارتباط دارم و خبر دارم که بعد از سقوط سوریه، با خانواده محبور شد به لبنان مهاجرت کند و امید دارند که یک روز به وطنشان برمی‌گردند. تمام داده‌هایم مصاحبه‌هایی بود که انجام داده بودم و فرصت بسیار کمی برای جبران داده‌های ناقصم داشتم و در مقطع دوم سفرم هم این کار را کردم ولی به خاطر جنگ و شرایط خاصش، نمی‌توانستم رفع کاستی‌ها بپردازم.

نویسنده کتاب در پایان یادآور شد: یک نکته مهم این است که من خیلی خوش‌شانس بودم که برای تدوین محتوا با مرتضی قاضی کار کردم، از هادی معصومی درباره اطلاعات مربوط به مسائل منطقه نظرخواهی کردم که ۱۸۶ مورد را کامنت گذاشت و آنها را اصلاح کردم و احمد دهقان هم برای نثر کتاب کمک کرد؛ بنابراین تیم پشتیبانی کتاب خیلی قوی بود و وجه تمایز کتاب هم نظارت و راهنمایی این تیم مهم و حرفه‌ای است. سوژه کتاب که جمیل الشیخ است در هر حال خیلی خاص است و روایتی یگانه دارد. در بحث روایت‌های موازی، ما به صورت همزمان با دیگر شخصیت‌های منطقه مشغول صحبت بودم و هر جا به تعارض برنخوردم، اعتمادم به گفته های جمیل بیشتر می‌شد.

این کتاب، راوی بحران در دل بحران است

در ادامه؛ مرتضی قاضی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و ادبیات مقاومت، درباره فضای مستندنگاری امروز توضیح داد و گفت: امروزه بسیاری از افراد به سمت فضای مستندنگاری اقبال می‌کنند که بخشی از آن، شخصی و بخشی هم حاکمیتی است و تعدد مراکز مختلف باعث می‌شود که این داستان از یک منظر آسیب ببیند. ما باید ادبیات پایداری را به عنوان‌ نسخه‌ای شفابخش برای تلطیف شرایط زندگی و جامعه خود بدانیم و آن وقایع و شهیدان، برای بهتر زندگی کردن دست ما را بگیرید بنابراین این شان آنها نیست که در این زمینه، کمیت کارها بر کیفیت غلبه کرده است. اما سجاد محقق از این مسئله مبراست چون او واقعا محقق است و دغدغه دارد. هر کسی این ریسک را انتخاب نمی‌کند که یک فضای آرامی را در ایام کرونا رها کند و به دل جنگ بزند. در واقع کتاب، روایت بحران است در دل بحران.

وی ادامه داد: پژوهشگر در یک فضای آرام نبوده و بی برقی‌ها و خطرات بزرگی مثل بمباران‌ها را تجربه کرده است و برای من این وقایع را به وضوح گفته است. مقدمه کتاب و تجربیاتی که محقق مطرح کرده است، سختی کار یک پژوهشگر و جرأت و جسارتش را نشان می‌دهد و علاقه‌اش به حقیقت‌یابی را می‌گوید. سوژه‌اش، سوژه‌ای ارزشمند و قیمتی است. این همه دقت در جزئیات هم برای من جالب بود. پاورقی‌های بسیار خوب کتاب که فضای سوریه را به خوبی اشاره می‌کند هم قابل توجه است. ویژگی مهم دیگر کتاب این که کتاب نگاه انتقادی دارد و فقط راوی نیست. نقد به عملکرد ایران، حزب‌الله و ارتش سوریه گفته می‌شود و اینکه بخش خوب آن به خاطر روحیات سجاد محقق است.

قاضی با طرح این سوال که چرا ما به این روایت نیاز داریم؟، اظهار داشت: اینکه سوریه سقوط کرد، سوالات مهمی را پیش آورده که به آنها پاسخ ندادیم و این کتاب به ما پاسخ دهد. از این جنس کتاب‌ها چه درسی می‌توانیم برای حال و آینده‌مان بگیریم؟ بارها در کتاب مثل «مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود» را می‌آورد و مثالش هم چندبار در رفتار دولت سوریه و مردم فوعه و کفریا مشخص می‌شود. اینکه جنگ روانی چه بلایی بر روح و روان مردم در محاصره می‌آورد و همچنین، ماجرای آنهایی که دارند از بحران سوء‌استفاده می‌کنند و حزب‌اللهی که می‌خواهد با محتکران گندم برخورد کند را در کتاب می‌بینیم. در دل بحران، آدم‌ها ذهنشان کار می‌کند چه آنها که داخل و چه آنها که خارج از محاصره هستند و اینکه با خلاقیت و تدبیر چگونه در سختی زندگی کند. این کتاب اینقدر ارزشمند است که خیلی تلاش کردم افتادگی در آن ببینم و بیان کنم و پیدا نکردم.

این مولف ادبیات پایداری در پایان سخنان خود تصریح کرد: اقتضائات روایت بحران ایجاب می‌کند که اول خودش را با شرایط تطبیق دهد و در شرایطی که راوی شرایط لازم را ندارد، باید با او همراهی کرد. راوی گنج ماست و این یک اصل در مستندنگاری است. پروژه تاریخ شفاهی و مستندنگاری بعد از انتشار کتاب تمام نمی‌شود و باید با آن زیست کرد.قصه واگویه‌هایی که جمیل با خودش دارد، برای من خیلی جذاب بود یا صحنه‌ای که مادر و خواهرش را بعد از شهادت برادرش باید ساکت کند تا پدر زخمی‌اش متوجه نشود. در کتاب جمل تاکید می‌کند که سوری‌ها رهبری در جنگ نداشتند که برای ما بسیار عبرت‌آموز است. نیاز به روایت‌های موازی و تکمیل‌کننده در کتاب مخصوصا درباره روایت‌هایی که زاویه داشتند و هم‌عرض هستند، دیده می‌شود تا اصالت و قوت روایت‌های جمیل را بالاتر ببرد.

این کتاب، راوی بحران در دل بحران است

این کتاب، راوی بحران در دل بحران است

این کتاب، راوی بحران در دل بحران است

این کتاب، راوی بحران در دل بحران است

این کتاب، راوی بحران در دل بحران است

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
4 + 8 =