سه‌شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۴

نشست ادبی «ایستاده برای ایران» در شهرکرد برگزار شد

جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

نشست ادبی «ایستاده برای ایران»

در اقدامی فرهنگی و حماسی، نشست ویژه ادبی «ایستاده برای ایران» با حضور شاعران برجسته ملی و استانی برگزار شد تا نشان دهد هنر و ادبیات همچنان در خط مقدم دفاع از میهن قرار دارد.

به گزارش روابط‌عمومی اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی چهارمحال و بختیاری، در اقدامی فرهنگی در محکومیت حمله رژیم صهیونیستی به کشور عزیزمان، اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی استان نشست ادبی ویژه‌ای با عنوان «ایستاده برای ایران» را برگزار کرد. این رویداد، که روز دوشنبه، ۲ تیر ۱۴۰۴، برگزار شد، با حضور شاعران برجسته ملی و استانی و در حمایت از مقاومت در برابر تجاوزات دشمن همراه بود.

در این نشست، میلاد عرفان‌پور، شاعر ملی و آئینی کشورمان نیز، به صورت مجازی حضور داشت و به خوانش اشعاری پرشور پرداخت.

در این رویداد مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان، بر اهمیت اتحاد و همدلی تأکید کرد و گفت: همه ما باید دست در دست هم، با تمام توان در دفاع از سرزمین و میهن خود تلاش کنیم. امروز ما در این نشست ادبی، نه تنها به زیبایی‌های زبان فارسی و حُبّ وطن ادای احترام می‌کنیم، بلکه با صدای بلند، محکومیت خود را نسبت به حمله اخیر رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان اعلام می‌داریم.

فرهادی بابادی، با اشاره به موج همدلی در میان مردم ایران، بیان داشت: در این روزها، وحدت و یکپارچگی مردم از هر قشر و گرایشی، در دفاع از ایران به چشم می‌خورد. هنرمندان و شاعران نیز با حضور خود در این صحنه، نقش مهمی ایفا می‌کنند؛ شعر، به عنوان زبانی جهانی، می‌تواند پلی برای ارتباط و اتحاد ما در برابر این تجاوزات باشد.

جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

وی با انتقاد از اقدامات خصمانه دشمن صهیونیستی، افزود: در حالی که دشمن قادر به دیدن دستاوردهای علمی و پیشرفت‌های هسته‌ای کشور نیست، با این حملات بی‌مورد، می‌خواهد این دستاوردها را از ملت ایران بگیرد، اما به زودی به اشتباه بزرگ خود پی خواهد برد.

مدیرکل کتابخانه‌های عمومی چهارمحال و بختیاری، با یادآوری استقامت و قدرت ملت ایران، اظهار داشت: مردم ما قوی‌تر از همیشه ایستاده‌اند و اجازه نخواهند داد که خاک و قلمرو خود را به دست غاصبان بسپارند.

در این دیدار شعرا اشعاری در عشق به وطن و محکومیت اقدامات رژیم کودک‌کش اسرائیل به شرح زیر سرودند:

جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

شعری از سید مرتضی هاشمی:


روبه صفتا به چنگ شیر افتادی
در مخمصه ی نبرد گیر افتادی

از خندق صبر ما پریدی، دیدی
در معرکه‌ی شاهِ غدیر افتادی

بیچاره، بخوان فاتحۀ صهیون را
از زین ستمگری به زیر افتادی

از چنته‌ی انتقام ما نتوان رَست
بیچاره بفکر چاره دیر افتادی!

مانند کلاغ غارغار می کردی
حالا چه شده به قیر قیر افتادی؟

گفتیم که دوران بزن در رو نیست
دیدی به چه ورطه‌ای خطیر افتادی؟

در نیلِ غرور غرق خواهی گردید
در طالعِ بختِ ناگزیر افتادی

این بار حریف قَدَری در پیش است
در بند دلاوری دلیر افتادی

گفتیم که باید ز جهان محو شوی
در دام مکافات اسیر افتادی

این دیگر از آن من تو بمیری‌ها نیست
در بیشه‌ی شیرِ بی نظیر افتادی

زود است که میمیری و نابود شوی
این بار به دام مرگ گیر افتادی


جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

شعری از وحید برزگر:


پایی داریم تشنه ی دربه دری است
جانی داریم کشته ی جان سپری است
ما را از مرگ کی هراسی بودست
تاریخ درخت های دنیا تبری است


با عشق تو قدرت بیان می گیرم
از نام تو نام جاودان می گیرم
هر وقت که از تو می نویسد تاریخ
جان می دهم و دوباره جان می گیرم


جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

شعری از نگار رفیعی:


از زمین و از آسمان بخورد
بی مهابا و ناگهان بخورد

بر سر صهیونیست ها باید
موشک و بمب، بی امان بخورد

قرعه ی مرگ، قرعه ی پایان
وقت آن شد به نامشان بخورد


درد اینجاست ای وطن! که به تو
تیر از سمت خائنان بخورد

آنکه سرباز دشمنت شده است
بر سر سفره ی تو نان بخورد

جانِ ناقابلی که ما داریم
باید اینجا به دردمان بخورد


مُرده ام مگر وطن؟ که دمی
آب توی دلت تکان بخورد


جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

شعری از مرتضی کریمی:


سلام مردمِ ایران که حال‌تان خوش نیست!
سلام مردمِ ایرانِ سربلند!
سلام مردمِ ایرانِ سرفراز!
منم
صدای آمریکا
صدای آمریکا می‌رسد به گوشِ شما؟
منم که سفرۀ نوروز پهن می‌کنم و
دریغ می‌کنم از سفره‌تان طروات را
به مرگ می‌سپرم سبزۀ سلامت را
به خاک می‌سپرم سنبل صلابت را
زدم به نامِ شما سکّۀ مصیبت را

دوای آفتِ پروانه را دریغ از تو
به احترامِ تو کردم
که باغ‌تان می‌پوسد بدونِ پروانه

به احترامِ شما غربِ آسیا در جنگ
به احترامِ شما غربِ آسیا تاریک
به احترامِ شما غربِ آسیا در بیم
به احترامِ شما آشوب
به احترامِ شما آتش
به احترامِ شما تحریم...
به احترامِ شما سال‌هاست می‌جنگیم
نه با شما که برای شما!!!

تمامِ دور و برت را حصار می‌کشم و
برای امنیتت پایگاه می‌سازم
دلارهای عزیزم را
قمار می‌کنم و
برای خاطرِ آسودهٔ تو می‌بازم

بریز توی خیابان برای آزادی
خراب کن همه‌جا را برای آبادی
به صبرِ آینه‌ها اعتراض کن با سنگ!
برای قرص، برای سرم، برای سرنگ
برای واکسن آلوده
برای توپ و تفنگ
برای گاز و فشنگ
برای سایۀ جنگ
برای ناامنی

برای ناامنی
خطر نداشته باش!
فقط به کشتیِ جنگی نظر نداشته باش!
خلیجِ فارس از آنِ تو نیست
شکوهِ پارس از آنِ تو نیست
شکوه و رونقِ دیرینۀ هخامنشی
غرور و شادیِ بی حدّ و حصرِ اشکانی
کُنامِ امنِ پُر از شیرهای ساسانی
به قصّه‌ها پیوست
غیورِ زندۀ میهن به قصّه‌ها پیوست
دلیرِ آریوبرزن به قصّه‌ها پیوست
بپوس در تاریخ!
گذر نداشته باش!
هجومِ غرب به سرکردگی اسکندر
به قلبِ فرهنگ و
شکوهِ شرقیِ تو
به قصّه‌ها پیوست
بمیر در تبِ شب! نه! سحر نداشته باش!
به این سیاستِ رنگی نظر نداشته باش!
خطر نداشته باش!

بریز روی سراشیبِ شانه مویت را
که آبرویت را
که پاکدامنی‌ات را
که گوهرِ زنی‌ات را
که احترامِ حیا را به قهقرا ببری
نگاه‌های طمع‌بارِ هارِ شهوت را
به جان خود بخری

که حجمِ این‌همه دلسوزی
فقط برای شما و
به احترامِ شماست
قسم به نیتِ پاکِ خدای‌مان: ابلیس!


جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

شعری از علیرضا علمدار:


می خروشد دردل تنگ زمین دریا هنوز.
موج می خیزد میان شور ماهی ها هنوز.
این کران ساده ی بی انتهای دشت سرخ.
می دهد بر قامت سبز چمن برپا هنوز.
گرچه طوفان شاخ وبرگی را جدا کرداز تنه.
هست زیر خاک، تار ریشه های ما هنوز.
لانه می سازد به روی ابر، کرکس باغرور.
دارد او چشم طمع بر استخوان گویا هنوز.
ای وطن، ای خسته بال از سنگسار سایه ها.
بر فرازصخره ها پر می کشی اما هنوز.
درزمان، شیطان وطوفان دست با هم داده اند.
باز می گوید سر بد دارد او با ما هنوز.
از زمین وآسمان هم فتنه می بارد به جبر.
می رود طوفان ولی سروچمان بر جا هنوز.
حالیا، ازکف دل ودین فلک رفته به باد.
مانده با یک عالمه حسرت به جا (تنها) هنوز.


جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد


شعری از مهرداد مولایی:


به عمق جان، بخوان از مام میهن
بگو جاوید بادا! نام میهن
بگیر آرامش روح و روانش
گر آشوبد کسی آرام میهن
شود دردم فراموش ار ببینم
چو از ره میرسد آلام میهن
اهورازاده‌ام، میهن پرستم
تبارم میرسد تا سام میهن
گمان خصم دون این بوده گویا
که برجامش بود فرجام میهن
ز آمریکا و صهیون کی هراسم
و از هر دشمن بدنام میهن
نثار دشمنی‌هاشان بماند
به دوران، کینه و دشنام میهن
ز خون عاشقان همواره جوشد
شراب معرفت در جام میهن
کنون من ایستاده مینویسم
برای میهنم بر بام میهن
تو هم با من بخوان هم میهن من
بگو جاوید بادا! نام میهن


جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

شعری از الهام صانعی:


کسی بر ما به جز ما لایق این سروری نیست
که این مرزِ مُضَرَّس جایگاه دیگری نیست

بخوان از شاهنامه نامه‌ی جمشید و ضحاک
بدان تاریخ ایران قصه‌ی دیو و پری نیست

درفش کاویانی دارد و گرز فریدون
هلا که دشت شیران، عرصه‌ی اسکندری نیست

گذر کردیم از جیحون به همراه یکی تیر؟
که گفته چرخ آرش چرخه‌ی نیلوفری نیست؟

سوار باره‌ی بهزاد از آتش گذشتیم
کسی همچون سیاوش از گناهانش بَری نیست

وسیع اما، درین گستردگی فرقی میانِ،
عرب با لر، بلوچ و فارس، کرد و آذری نیست

به غیر از دست‌های کوچک ما هیچ چیزی
دوای زخم‌های سرزمین مادری نیست


جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

شعری از احمد رفیعی وردنجانی:

ای میهنِ جان بر تو ز جان عرضِ ارادت
دنیا بشود یکسره بر وفقِ مُرادت

ای دغدغه مندِ غم ما، مادرِ پرمهر
یک لحظه به دل غصه و اندوه مبادت

ای مادرِ پر مِهر که هستیم همیشه
شرمنده یِ نیکویی و احسانِ زیادت

ما بر سرِ سجاده یِ مِهر تو مُقیمیم
هر رکعتِ حُب الوطنِ ماست، عبادت

جز فارس نه نامی ست خوشایندِ خلیج ات
جز عشق نه چیزی ست به تاریخ نمادت

جز عشقِ تو در خاطر ما هیچ نگنجد
زان روست به هر ثانیه هستیم به یادت

حتی به سمرقند غمِ عشق تو باقیست
غمخوارتوهستند و خوش ازچهره ی شادت

حتی به امارات از عشق تو زند داد
هر تکه ی این پیکره ی رفته به بادت

از تَرکه ی حق خواهیِ ما باد شکسته
هر دست که در معرضِ تاراج نهادت

ای هموطنِ جان ستم اینک به کمین است
هنگامه ی جنگ است ز خاطر مرَوادَت

این است دعایی که همیشه به لب ماست:
ای خوب ترین جای جهان بد مَرِسادت

ای حضرت خورشید که این مملکت از توست
حفظش کن از آفاتِ جهان، جانِ جوادت

جانِ ناقابلی که ما داریم/ باید اینجا به دردمان بخورد

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
3 + 2 =