یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰

رمان‌نویس مطرح کودک و نوجوان در غرفه نهاد مطرح کرد؛

ادبیات پلی میان تاریخ و تخیل؛ شاه آبادی از رازهای داستان نویسی پرده برداشت

نشست با حمیدرضا شاه آبادی در غرفه کودک سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران

حمیدرضا شاه‌آبادی گفت: به نوجوانان توصیه می‌کنم که کتاب‌ها و نویسندگان را آگاهانه انتخاب کنند و بر اساس علاقه و سلیقه خود کتاب بخوانند. من از نوجوانی کتاب‌هایی که معروف بودند و همه می‌خواندند را نمی‌خواندم و صرفا آنهایی که خودم دوست داشتم را مطالعه می‌کردم.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور؛ درچهارمین روز نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، حمیدرضا شاه‌آبادی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان و پژوهشگر تاریخ، با حضور در غرفه نهاد در بخش ناشران کودک و نوجوان، به سخنرانی و خوانش بخش هایی از آثار خود را برای حضار پرداخت.

شاه‌آبادی در ابتدای سخنان خود با اشاره به سابقه آشنایی خود با نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در سال‌های و تداوم ارتباط با برخی کتابخانه‌ها  و کتابداران، گفت:برخی از آثارم در کتابخانه عمومی ورامین بارها مورد نقد قرار گرفتند که خاطرات خوبی از آنها دارم. 

وی خاطرنشان کرد: همیشه دوست داشتم داستان بنویسم ولی نمی‌دانستم چه داستانی و سراغ چه چیزی بروم؛ ولی همزمان به تاریخ هم علاقه داشتم و این بین، چندین‌بار خواستم صرفا سراغ تاریخ بروم؛ تا اینکه به این نتیجه رسیدم که ادبیات را با تاریخ تلفیق کنم. اولین اثرم سال ۱۳۸۵ به نام «دیلماج» منتشر شد و پس از آن، کتاب‌های لالایی برای دختر مرده، اعترافات غلامان، دروازه مردگان و ... منتشر شدند که همگی نماد پیوند ادبیات و تاریخ هستند و باعث شدند به هر دو، ادای دین کنم.

ادبیات پلی میان تاریخ و تخیل؛ شاه آبادی از رازهای داستان نویسی پرده برداشت

حمیدرضا شاه‌آبادی به ظرایف داستان‌نویسی تاریخی هم اشاره کرد و ادامه داد: در داستان‌نویسی یک اصل داریم که نویسنده باید طوری داستان بنویسد که واقعی به نظر بیاید و به آن «واقع‌نمایی» می‌گویند؛ یعنی ادای واقعیت را دربیاورد و با واقع‌نگاری هم فرق دارد. وقتی وارد فضای تاریخی شدم، تلاش کردم واقع‌نمایی کنم که یکی از آن موارد، به‌کارگیری یک شخصیت واقعی است. سال ۸۵ که دیلماج را نوشتم، رمان پلیسی خیلی باب شده بود و در اینترنت که می‌گشتم، می‌دیدم که مردم از شخصیت‌های رمان استقبال کردند و تصور می‌کردند آنها واقعی هستند. برخی وقایع و شخصیت‌ها هم البته، کاملا واقعی هستند و من به نوعی با آن واقعیت‌ها، بازی می‌کنم.
 
این نویسنده باسابقه در توصیه به نوجوانانی که می‌خواهند کتاب خوب بخوانند یا نویسندگی را شروع کنند، تاکید کرد: ژانرها و انواع ادبی در واقع، ظرف هستند و اینکه چه چیزی در آن ریخته شود مهم است. به نوجوانان توصیه می‌کنم که کتاب‌ها و نویسندگان را آگاهانه انتخاب کنند و بر اساس علاقه و سلیقه خود کتاب بخوانند. من از نوجوانی کتاب‌هایی که معروف بودند و همه می‌خواندند را نمی‌خواندم و صرفا آنهایی که خودم دوست داشتم را مطالعه می‌کردم. اولین توصیه من به کسانی که تازه می‌خواهند بنویسند این است که «فضیلت، قبل از نوشتن، در خواندن است!» یعنی باید ابتدا حرف دیگران را بشنوند و با قالب‌های ادبی آشنا شوند ولی در عین حال، می‌توانند هم یادداشت‌های روزانه داشته باشند و هم در کلاس‌های داستان‌نویسی شرکت کنند اما باید خشت اول را با خواندن بگذاریم. سپس، با دقت و آرامش، از روی نوشته‌های نویسندگان خوب به‌خصوص ایرانی‌ها، رونویسی کنند. ممکن است در نگاه اول این کار خیلی ابتدایی و بی‌ارزش به نظر برسد ولی معجزه می‌کند چون پایتان را در تمام مراحل داستان، جای پای نویسنده می‌گذارید و خود به‌ خود از او می‌آموزید.

ادبیات پلی میان تاریخ و تخیل؛ شاه آبادی از رازهای داستان نویسی پرده برداشت

«تابوت سرگردان»؛ داستانی با استانداردهای ادبی و تاریخی

در ادامه مراسم، نشست معرفی و رونمایی از کتاب «تابوت سرگردان»، به قلم حمیدرضا شاه‌آبادی و با حضور فهیمه شانه، ویراستار و منتقد ادبی برگزار شد.

نویسنده اثر درباره ایده این رمان تصریح کرد: معتقدم رمان نوشتن، مثل دوختن کت برای دکمه است؛ مثلا در رمان «دروازه مردگان»، ایده اصلی را از گزارش‌های نظمیه دوره ناصری درباره افتادن کودکان در حوض آب گرفتم. ایده رمان «تابوت سرگردان» هم از جمله توماس هابز، فیلسوف مشهور به ذهنم رسید که می‌گوید هر انسان، گرگ انسان دیگر است مگر اینکه موقعیت تغییر کند. دوست داشتم یکبار در این باره که ما خودمان در خودمان یک دیو داریم، داستان بنویسم.
 
وی افزود: معتقدم داستان‌نویس باید پیش از اینکه ادبیات بداند، ابتدا شعر، فلسفه و جامعه‌شناسی بخواند و با یک بینش جهان‌شناختی رمان بنویسد. همیشه قبل از نوشتن کتاب‌ها خیلی تحقیق و پژوهش می‌کنم و برای صحنه آخر این داستان که در کاروانسرایی در زنجان است، یک کاروانسرای سنگی در مسیر تهران به تبریز پیدا کردم و رفتم از آن عکاسی کردم تا بر اساس مشاهداتم صحنه را بنویسم. برای توصیف مدرسه دارالفنون هم بر اساس آنچه از بنای قدیم آن خوانده بودم، توصیفات را نوشتم. همچنین اطلاعات پزشکی داخل متن را با الهام از مطالعه چندین مقاله انگلیسی که درباره مولاژ اسکلت داشتم، لحاظ کردم.

این رمان‌نویس مشهور همچنین یادآور شد: معتقدم متن رمان باید «خودبسنده» باشد؛ یعنی پاورقی توضیح یا معنی کلمه نداشته باشد چون من سعی می‌کنم معنی کلمه‌ای که شاید برای مخاطب گنگ باشد را لابلای متن بیاورم.

ادبیات پلی میان تاریخ و تخیل؛ شاه آبادی از رازهای داستان نویسی پرده برداشت



سپس فهیمه شانه، ویراستار و منتقد ادبی، به توضیح و اهمیت رمان «تابوت سرگردان» پرداخت و گفت: این رمان بر اساس ژانر وحشت است ولی با واقعیت‌های تاریخی تلفیق شده است و شخصیت‌های واقعی و تخیلی با هم آمیخته شدند. جذابیت داستان این است که با ترس شروع و با عشق تمام می‌شود.
ترس، وحشت، مرگ، امید و عشق، کلیدواژه های اصلی رمان هستند. ویژگی مثبت رمان هم این است که موعظه‌گر نیست و سطح خشونت، روابط انسانی و چارچوب‌های عاطفی‌اش، کاملا استاندارد است.
 
حمیدرضا شاه‌آبادی در پایان، از نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بابت برگزاری این مراسم تشکر کرد و از مسئولین نهاد خواست تا کتاب‌هایی که مردم استقبال می کنند را در کتابخانه‌ها به حد کافی موجود کنند چرا که در میان مخاطبان می‌تواند اثرگذار باشد. 
اهدای لوح تقدیر توسط سیامک محبوب، معاون توسعه منابع نهاد و جشن امضای کتاب «تابوت سرگردان» با حضور حضار، پایان‌بخش این نشست بود.

ادبیات پلی میان تاریخ و تخیل؛ شاه آبادی از رازهای داستان نویسی پرده برداشت

ادبیات پلی میان تاریخ و تخیل؛ شاه آبادی از رازهای داستان نویسی پرده برداشت

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
7 + 9 =