به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، همزمان با ایام مبارک دهه فجر انقلاب اسلامی، نخستین نشست از سلسله نشستهای کتابخوان دانشگاهی و حوزوی، که به موضوع «انقلاب اسلامی» اختصاص داشت، با سخنرانی محمدرضا یقینی، مدیرعامل کانون اندیشه جوان، محمدعلی الفتپور، پژوهشگر و نویسنده، عبدالمطهر محمدخانی، رئیس فرهنگسرای انقلاب، حامد رشاد، نویسنده و عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و محسن کاظمی، نویسنده نویسنده و تاریخنگار حوزه انقلاب اسلامی، و همچنین حضور خانوادههای مرحوم طاهره دباغ و شهید حسن غیوران از مبارزان انقلاب اسلامی در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد.
محمدرضا یقینی، مدیرعامل کانون اندیشه جوان در این نشست با اشاره به اهمیت و جایگاه مسئله کتابخوانی در جامعه گفت: داستان کتاب در کشور ما حکایت یک مرثیه است؛ چرا که کشور ما با وجود سابقه فرهنگی دراز مدت و گذشتهای که منشأ فرهنگ تمدن و اندیشه بوده و ملتهای دیگر خوشهچین دستاوردهای فرهنگی، فکری و دینی مردم ما بودهاند، امروز از وضعیت مناسبی به لحاظ سرانه مطالعه و کتابخوانی برخوردار نیست.
وی افزود: ما از سویی ادعا داریم که میخواهیم سنگ تمدن جدید و فرهنگ جدیدی را بنیان بگذاریم و الگویی برای ملتهای دیگر باشیم. اما باید بدانیم که اگر میخواهیم اندیشه و فرهنگ خودمان را به جهان عرصه کنیم و تولیدکننده علم و دانش بومی برمبنای فرهنگ خودمان باشیم، باید به پرورش انسانهایی قادر به تولید فکر و اندیشه بپردازیم و آنچه فکر انسان را پرورش میدهد «مطالعه» است. مطالعهای که تفکر و تعمق را به همراه داشته باشد.
لزوم پرورش افرادی اهل مطالعه و تفکر
یقینی با بیان اینکه «انسانهای سطحی نمیتوانند پایهگذار فرهنگ و تمدن فراگیر باشد» عنوان کرد: اگر در روزگاری میبینیم که در بلخ و بخارا و همینطور در ری و اصفهان تولید اندیشه میشده و بر مبنای آن در آندلس تمدنی بنیان گذاشته میشده، این امر مبتنی بر مطالعه عمیق آثار گذشتگان است. اگر افرادی مانند شیخالرئیس و فارابی اندیشهای را پدید آوردند و این اندیشه یک قرن پس از زندگی آنها مبنای تشکیل تمدنی در مغرب زمین شده، نمونه بارزی از این نگاه است.
مدیرعامل کانون اندیشه جوان ادامه داد: طبیعتاً اگر افرادی امثال شیخالرئیس و فارابی، میراث فکری پیش از خودشان را به خوبی دریافت و هضم نمیکردند و آن بنیانهای فکری را به مواد بسیطتر تجزیه نمیکردند و تألیف مناسبی از آن مواد تجزیه شده ارائه نمیکردند، چنین اتفاقاتی هرگز رخ نمیداد و به این فراگیری نمیرسید. امروز هم اگر ما چنین ادعایی داریم چارهای نداریم جز اینکه انسانهایی پرورش دهیم که اهل مطالعه عمیق، نقد و نظر باشند. اگر این شرط لازم را فراهم نکنیم، تمام آنچه به عنوان آرمان برای بنیانگذاری یک تمدن جدید انسانی و اسلامی در نظر داریم، جز یک خیال واهی و آرزوی خام چیزی بیش نخواهد بود.
وی در ادامه درباره برگزاری اولین نشست کتابخوان دانشگاهی و حوزوی گفت: یکی از مشکلات موجود در دانشگاه و حوزه این است که در کنار اینکه اقشار مختلف جامعه ما کتابخوان نیستند، متأسفانه دانشجو و طلبه ما هم اهل کتاب نیستند. یعنی همان اقشاری از آنها توقع میرود که اهل کتاب باشند، آنها نیز میانهای با کتاب ندارند و من این موضوع را هم در دانشگاه و هم در حوزه مشاهده کردهام که ایشان هم تنها اکتفا میکنند به مطالعه متون درسیای که بر آنها تکلیف شده است.
دانشگاه باید محل ارائه ایدههای جدید باشد
یقینی افزود: متأسفانه وجود چنین شرایطی در دانشگاههای ما امکان نقد و نظر، بررسی و طرح ایده و فکر جدید را از دانشجویان سلب میکند. چرا که فکر او بر اساس آنچه استاد برای او تصویر کرده، کانالیزه شده. به همین ترتیب است که ما در علوم انسانی میبینیم که دانشجویان تحصیل میکنند، مدارج ترقی را طی میکنند و در ادامه شروع به تدریس هم میکنند، اما هیچ حرف جدیدی برای ارائه ندارند.
مدیرعامل کانون اندیشه جوان درباره مزیتهای ایجاد فضای مطالعه آزاد در دانشگاه و حوزهها گفت: این مقاومت و فضای حاکم بر دانشگاهها باید شکسته شود و استاد و دانشجوی ما اهل مطالعه و فکر و نظر باشند؛ چراکه کتابخوانی به ما جهت میدهد و مسیر زندگی ما را مشخص میکند. تنها از این طریق است که یک دانشجو میتواند رسالت و مسئولیتی در قبال کشورش دارد را متوجه شود. در غیر این صورت ممکن است که دانش این فرد در خدمت کشور خود و یا در اختیار بیگانگان قرار گیرد.
وی با اشاره به همزمانی آغاز این نشستها با آغاز دهه فجر و موضوع انقلاب اسلامی گفت: افراد نسل ما و قبل از ما انقلاب اسلامی را تجربه کردند و شاید این افراد در بسیاری موارد به مطالعه کتب تاریخ انقلاب نیاز نداشته باشند، اما نسل امروز دانشجو و طلبه برای آگاهی از آنچه رخ داده حتما نیاز به مطالعات تاریخی به سبک و سیاق علمی دارد تا بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد و تحریفها را از واقعیتها تمیز دهد.
آثار تاریخشفاهی ارتباط نزدیکتری با وقایع تاریخی دارند
عبدالمطهر محمدخانی، مدیر فرهنگسرای انقلاب اسلامی در این مراسم با گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به خوانش بخشی از کتاب «خاطرات عزت شاهی» پرداخت و در معرفی این اثر گفت: چند کتابی که از آقای کاظمی مطالعه کردم مانند «احمد احمد» کتاب مرحوم دباغ و همین کتاب «خاطرات عزت شاهی» آثار خوب و قابل تأملی است که نشان از تبحر ایشان در انتخاب سوژه و پرداخت مناسب در بیان روایتها دارد. شاید بهترین تعبیر در مورد این کتاب را خود آقای عزت شاهی از قول رهبر انقلاب نقل کردند و گفتند «این کتاب مانند شهری تاریخی است که بعد از سالها از زیر آوار بیرون آمده و مردم با آن آشنا شدند.»
وی افزود: اولین ویژگی کتاب این است که انگاره قهرمانان غیر واقعی را در ذهن مخاطب میشکند؛ فردی که از شهرستان به تهران میآید و در بازار کارگری میکند و با یک واقعیت اجتماعی روبهرو میشود و در روند مبارزات رفتاری قهرمانانه از او سر میزند. این انگاره که یک گروه یا یک صنف در انقلاب نقش داشتهاند را از بین میبردو به این واقعیت که انقلاب با مشارکت همه طیفها محقق شد را بیان میکند.
مدیر فرهنگسرای انقلاب اسلامی درباره ویژگیهای آثار تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی یادآور شد: انقلاب اسلامی ملت ایران در مقایسه با تحولات دیگر ملتها در سده اخیر، به معنای واقعی یک انقلاب مردمی با حضور اقشار متنوع مردم است و اگر این کتاب را به مثابه یک رسانه درنظر بگیریم، نسبت به سایر رسانهها ماندگارتر عمیقتر است و امکان دقت عمیقتر را نیز به مخاطب میدهد. همچنین کتابهای تاریخ شفاهی در مقایسه با سایر کتب تاریخی که جنبهها تحلیلی آن بیشتر است، به حادثه نزدیکتر هستند و روایتی جزئیتر و ملموستر به مخاطب ارائه میدهد.
نگاه شخصی و اعمال سلیقه در کتابهای تاریخ شفاهی
محمدخانی در ادامه درباره برخی آسیبهای محتمل تاریخنگاری شفاهی در حوزه انقلاب اسلامی گفت: در عین اینکه آثار تاریخ شفاهی نزدیکی بسیاری با حوادث دارند، اما از سویی دیگر امکان اشتباهات فاحش تاریخی در بیان روایتها نیز وجود دارد که ما نمونههایی از این موارد را در کتابهای برخی شخصیتها دیدهایم. اعمال سلیقه و نگاه شخصی نیز که برای هر فردی ممکن است رخ دهد، اما برای یک علاقهمند به تاریخ میتواند در بررسی روند تاریخی، گمراه کننده باشد.
سردبیر نشریه خط حزب الله تأکید کرد: استفادهای که ما به عنوان جوانان نسل سوم و جهارم از تجربه یک مبارز خستگی ناپذیر میتوانیم داشته باشیم، حتی در مواقعی که برخی از چهرههای شناخته شده، به نوعی پاپس میکشند، آقای عزت شاهی با جدیت و عزمی راسخ این راه را ادامه میدهند. نکته دیگر کتاب صداقت کتاب است و اینکه حوادث تاریخی را سانسور نکرده؛ مثلاً ایشان وقتی در زندان در دوره کوتاهی به سازمان مجاهدین خلق نزدیک میشود و به نوعی گرفتار این موضوع میشود، بدون هیچ تعارف و ملاحظهای این موضوع را در کتاب عنوان میکند که این موارد از نقاط قوت این کتاب است.
همچنین محمدعلی الفتپور نویسنده و پژوهشگر در ادامه این نشست به بررسی مشکلات تاریخ نگاری انقلاب پرداخت و گفت: در حوزه تاریخ انقلاب مشکل کمبود کتاب خوب مطرح است، کتابی که بتواند نسل جوان را که میانهای با مطالعه کردن و به خصوص مطالعه تاریخ معاصر ندارد، به خود جذب کند.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه «اغلب دستگاههایی مروج کتابخوانی در حوزه انقلاب، به ترویج کتابهای رمان و داستان میپردازند»، عنوان کرد: البته نمیگویم که این کتابها آثار مناسبی نیستند، بلکه این حوزه مخاطبان خاص خود را دارد و روی تاریخ نگاری انقلاب هم تمرکز کرد.
ضرورت نگاه پژوهشی به ادبیات انقلاب
حامد رشاد، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دیگر ارائه کننده کتاب در این نشست بود که به معرفی اثر از محمدرضا سنگری با عنوان «ساحتهای مطالعاتی ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» پرداخت و گفت: ادبیات انقلاب اسلامی از آن بخشهای شیرین و دیرین انقلاب اسلامی است به طوری که این موضوع از سال ۱۳۴۲ جوانههایی داشته تا به امروز که همچنان نسل جدیدی از شاعران در این زمینه فعالیت میکنند و حدوداً سابقهای ۵۰ سال دارد.
وی با انتقاد از خلأ تولید آثار پژوهشی فاخر در حوزه دفاع مقدس گفت: ما از ابتدای شکلگیری ادبیات انقلاب تا کنون نتوانستهایم حتی ۱۰ اثر خوب و پژوهشی در این حوزه تولید کنیم. در حالی که تاریخنگاری انقلاب اسلامی باید در دوران پختگی خود باشد، نگاه پژوهشی و مطالعاتی به این موضوع حتی به اندازه رشد جنینی هم پیشرفت نداشته است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با ارتباطی که با آقای سنگری داشتم از ابتدا در جریان تألیف این کتاب بودم و میدانم که تألیف چنین اثری دغدغه همیشگی ایشان بوده و معتقدند که انقلاب اسلامی دارای شأن ادبی و هنری است و باید به آن پرداخت و آن را فهم کرد. به طوری که اگر ادبیات انقلاب اسلامی را در ترازوی مطالعات ادبی قرار بگیرد، از بسیاری از جریانها، جنبشها و مکاتب ادبی که در تاریخ ادبیات فارسی داریم، دارای منزلت بیشتری است.
رشاد با اشاره به حجم آثار تولید شده در این حوزه گفت: نویسنده در مقدمه این اثر درباره ادبیات انقلاب نوشته که در چند سال گذشته برای جشنواره ربع قرن ادبیات دفاع مقدس که برشی از ادبیات انقلاب محسوب میشود، اقدام به جمعآوری آثار این حوزه کردیم که مجموعاً ۶۷۰۰ اثر جمعآوری شد. در این حوزه نویسندگان و شعرای شناخته شده و شاخصی اقدام به انتشار کتاب کردهاند، اما با تمام این اوصاف کمتر از ۱۰ اثر پژوهشی در این حوزه ارائه شده است.
به رسمیت شناختن ادبیات انقلاب اسلامی
وی با اشاره به فعالیتهای محمدعلی سنگری در به رسمیت شناختن ادبیات انقلاب گفت: متأسفانه سالهای سال بود که ادبیات انقلاب اسلامی در حوزه مطالعات رسمی، به رسمیت شناخته نمیشد و طی حدود ۱۰ سال گذشته به همت برخی از بزرگواران مانند آقای سنگری از آن شکل جشنواره مانند خود خارج شد و سمت و سوی پژوهشی پیداکرد و گرایشی برای آن در سطوح ارشد در دانشگاهها دیده شد.
رشاد ادامه داد: آقای دکتر سنگری در این کتاب حدود ۲هزار موضوع پژوهشی را درباره شعر انقلاب اسلامی پیشنهاد کردهاند که هر کدام از آنها میتواند موضوع دهها پژوهش قرار بگیرد. این کتاب در ۱۲ محور شعر انقلاب، ادبیات، خاطره، زندگینامه، ادبیات نمایشی، یادداشت روزانه، گزارشنویسی، سفرنامه، نثر ادبی، نامه وصیتنامه، کوتاهنگارهها، کوتاههگوییها و طنز تقسیم کرده و برای هرکدام تعریفی ارائه داده و به زیرشاخههای آنها مفصلاً پرداخته است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: دکتر سنگری در این کتاب، ادبیات را هم به دو بخش تقسیم کرده؛ ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات عصر انقلاب اسلامی که شامل بعضی از مباحث مطروحه در عصر انقلاب اسلامی است که احیاناً با گفتمان انقلاب اسلامی نسبت تام و تمام ندارد. پژوهشگاه فرهنگ و ادب اسلامی با همکاری پژوهشکده علوم و معارف دفاع مقدس در سال ۱۳۹۲ در ۱۲۰ صفحه منتشر کردهاند.
فصلی جدید در تاریخنگاری انقلاب توسط زنان
محسن کاظمی، نویسنده و تاریخنگار حوزه انقلاب اسلامی نیز برای معرفی کتاب «خاطرات مرضیه حدیدچی؛ دباغ» به بیان ویژگیهایی از شخصیت مرحوم دباغ پرداخت و کفت: خانم دباغ نادره دوران بود و امروز گرچه در میان ما نیست اما خاطرانش هست. خانواده خانم دباغ از ایشان گذشتند و او را به انقلاب و یک مکتب هدیه کردند. در بخشی از کتاب میخوانیم آیتالله سعیدی وظیفهای از ایشان میخواهند و ایشان میگوید نمیتوانم انجام بدهم و اجازه از همسرم ندارم، و سپس آیتالله با همسرشان صحبت میکنند.
وی ادامه داد: با توجه به کثرت حوادثی که برای خانم دباغ اتفاق افتاد خاطراتشان دهها کتاب بود ولی به خاطر رنجها و شکنجهها ذهن ایشان یاری نمیکرد تا بگوید. خاطرات ایشان فضای خاطرهنگاری ما را عوض کرد چرا که قبلاً مذکر بود و هیچ کتابی تا آن موقع نداشتیم که از خانمها منتشر شده باشد و بگوید این قشر در جامعه چه نقشی داشتند. مردانگی این خانم جایی ثابت میشود که وقتی در قدرت قرار میگیرد و فرمانده سپاه میشود گذشته را فراموش نمیکند و کفران نعمت نمیکند و ظلم نمیکند و حتّی با ضد انقلاب در کردستان هم با سلاح اخلاق برخورد میکند.
این نویسنده در ادامه در معرفی کتاب «خاطرات مرضیه حدیدچی؛ دباغ» گفت: انتشار کتاب خاطرات خانم دباغ در سال ۱۳۸۰ فضای خاطرهنگاری ما را عوض کرد. تاریخنگاری ما تا آن زمان یک تاریخنگاری مذکر بود و ما هیچ کتابی را نداشتیم که از خانمها دران زمینه منتشر شده باشد و به نقش خانمها در جریان انقلاب بپردازد. اما بعد از انتشار این کتاب توجهها به این سمت برگشت که به ثمر رسیدن این انقلاب تنها ثمره یک حرکت مردانه نبوده و زنان نیز در این انقلاب مجاهدتهای فراوانی داشتهاند.
وی افزود: فعالیتهایی که خانم دباغ در دوران انقلاب انجام داد، بیش از فعالیت دهها مرد بود. شجاعت، صداقت و درستکاری ایشان آنجا مشخص میشود که حتی وقتی در قدرت قرار گرفت، گذشته خود را فراموش نمیکند و کفر نعمت نمیکند. وقتی او به عنوان یک زن فرمانده سپاه غرب میشود، به کسی ظلم نمیکند و حتی با دشمنان هم با سلاح اخلاق برخورد میکرد.